آزمایش های ابتدایی انجام شده توسط دکتر Ing-e.h.Carl Beyling، که یک مهندس معدن بود، در رابطه با موتورهای الکتریکی و دستگاه های حفاظت شده بطور خاص در معادن زغال سنگ در مقابل گاز قابل انفجار معدن (گاز متان)، یک گام اساسی در توسعه ی حفاظت در برابر انفجار بود. اصول طراحی حاکم بر ادوات حفاظتی گاز متان روی ماشین های الکتریکی، ترانسفورماتورها و کلیدهای قطع زیر بار (سوئیچ گیر) که در سال1912 صادر شد، براساس نتایج این آزمایش ها بود. اقسام حفاظت زیر به عنوان تدابیر حفاظتی بهنوان مرجع اصلی پذیرفته شد:
محفظه ی ضد آتش (که بعدها کپسوله سازی محصور نام گرفت)
کپسوله سازی صفحه ای
غوطه وری در روغن
صفحات مشبک محصور شده
از 1924 تنها لامپ های رشته ای برای نواحی مستعد خطر مجاز بودند، که به وسیله آن، المنت نورانی بطور کاملا محکمی درزگیری می شد. لامپ های رشته ای باید با حباب های شیشه ای قوی حفاظت می شد که سرپیچ لامپ نیز کاملا محکم و محصور می گردید.
کلیدهای روشنایی در این گونه لامپ ها می بایست در خارج از محل های پرخطر نصب می شدند و به هنگام بروز نقض یا عدم وجود لامپ های ضدانفجار ، دستیابی به این محل ها تنها با لامپ های ایمن مجاز بودند. از این رو، بطور کلی، تاسیسات الکتریکی در مکان های پرخطر استفاده نمی شدند.
ماشین های با حلقه های لغزان(slip rings) یا کموتاتورها باید به نحوی طراحی می شد که حلقه ی لغزان یا کموتاتور، حداقل در یک محفظه قرار گیرد و محفظه با هوای اضافی یا یک گاز مناسب، تحت فشار زیاد قرار می گرفت. عمل فشارسازی توسط هوا باید قبل از کلیدزنی روی ماشین آغاز می شد یا ماشین باید در داخل یک محفظه ی ضد آتش قرار می گرفت. این الزومات به همه ی محل هایی که امکان داشت گاز قابل انفجار یا مخلوط بخار یا هوا در آن ها رخ دهد اعمال گردید.
بخش دوم این مطلب را می تواند از لینک زیر مطالعه نمایید:
تاریخچه ی حفاظت در برابر انفجار قسمت دوم